دانلود فیلم Warning Shot

محمدرضا شوقی

🌈 دیوید جانسن علیرغم بازی در چند نقش سبک مانند فیلم های دوندی 1961 و کلاه سبزها ۱۹۶۸ ، همیشه دوست داشتنی است. او بازیگر بسیار خوبی بود . من دنبال فیلم‌هایی هستم که در آن ،افراد نسبتاً غیرجذاب نشان داده می شوند، زیرا آن‌ها بیشتر شبیه ما، بیننده‌های معمولی، هستند تا ستاره‌های خوشایند‌تر. «شلیک اخطار »تنها یکی از فیلم هایی است که جانسن بازی کرد، واقعاً آن را دوست دارم. این یک داستان به ظاهر معمولی در مورد تیراندازی پلیس است، اما آنقدر خوب و واقع گرایانه ساخته شده که فیلم شما را به درون خودش می کشد و توجه شما را جلب می کند. ظاهرش شبیه فیلمی تلویزیونی (تولیدی باارزش) است که برای مخاطبان با فکرتر نوشته شده است به این خاطر که فیلم نمی خواهد فقط دعوا و تیراندازی باشد. 🌈🌈فیلم «شلیک اخطار» یک فیلم خوب قدیمی است. دیوید جانسن درآن یک ستاره است و به سبک همیشگی خودش همانند مواجهه بین آلن لاد و جک وب عمل می کند. این فیلم یک معمای قتل در مورد پلیسی است که فکرمی کند مردی را برای دفاع از خودش کشته است ... باز کالیک کارگردان فیلم فیلمساز با استعدادی بود و به خوبی از عهده ساخت این فیلم برآمد. برخی از مردم این فیلم را دوست نداشتند زیرا شبیه یک فیلمی تلویزیونی است، در سبک بصری و جهت هنری خودمانندقسمتی از سریال مانیکس (یک مجموعه تلویزیونی پلیسی آمریکایی بود که از سال 1967 تا 1975 از شبکه CBS پخش می شد) عمل می کند. این خیلی بد است. اما آزار دهنده نیست. فیلم صد برابر بهتر از سریال مانیکس است. جانسن همیشه در بهترین حالت خودش در هنگام شکار یا غم و اندوهش بود. یک ویژگی در او وجود داشت، - من آن را دقیقاً حساسیت نمی نامم –نوعی آسیب پذیری، "قابلیت ضربه زدن". هر چه که هست، دراینجا آنها را به طور کامل نشان می دهد، او در جایی ازفیلم به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. بازیگران مکمل فوق‌العاده ای درفیلم حضوردارند . اد بیگلی، النور پارکر، کینان وین، استفانی پاورز و جورج گریتزارد همگی درجه یک هستند. نقش های کوچکتری برای والتر پیجن و استیو آلن درنظر گرفته شده است ، اگرچه دیدن آنها در هرنقشی همیشه لذت بخش است. جرج سندرز نیز نقش کوچکی برعهده دارد، اگرچه او فرصتی برای درخشش پیدا نمی کند، او به ندرت در سال های آخر عمرش کارمی کرد. 🌈🌈🌈 فیلم یکی از چندین تلاش برای زنده کردن فیلم های جنایی دهه چهل بود، نوع نوآر و پلیسی، احتمالاً الهام گرفته از فیلمهای همفری بوگارت است. در دهه شصت فرانک سیناترا و لی ماروین در چند مورد درفیلم هایی با این سبک ظاهر شدند. فیلم به درون شخصیت دیوید جانسن راه می یابد. این ازفیلم های مورد علاقه ام است. فیلم ظریف و باسرعت است، کمی اپیزودیک (بخشی)است، اما شکل خوب آن است. توضیحات زیادی وجود دارد، و چند سرنخ گمراه کننده، اما هرگز خسته کننده نیست. من این هراس، افسردگی در باغ‌های پرتقال، جنبه‌ی تکان دهنده بودن فیلم در ساحل غربی، با نخلها و گچ بری ها، و خودروهایی که مانند خودروهای شاسی‌بلند امروزی به نظر می‌رسند(فقط فورد و پلیموث هستند) را دوست دارم. فیلم محصول یک زمانه است، که سرگرم کننده هم هست. 🌈🌈🌈🌈به نظر می رسد دیوید جانسن بازیگر فقید و بزرگ، همیشه در طول فعالیت سینمایی خودش به دنبال شهرت بوده است. در تلویزیون او سریال"فراری" را بازی کرد و به دلیل محبوبیت آن، نه تنها نامی آشناست، بلکه به نمادی آمریکایی تبدیل شد.در سینما ، فیلم‌هایش تنها به لایه نازکی ازاستعداد وتوانایی اش توانست برسد. به عنوان یکی از سرسخت ترین طرفداران او، همیشه معتقد بودم که او روزی به اوج خواهد رسید. در این فیلم به نام "شلیک اخطار" او به طور وحشتناکی به نقطه پایانش نزدیک می شود.این فیلم بسیار دست کم گرفته شد.با قدرت ستارگانش تبدیل به یک کالت دوست داشتنی شده است.بازیگران فیلم همه در کنار هم، با موضوع تحسین برانگیز وموسیقی جری گلداسمیت، دلیل موفقیت این فیلم در تبدیل شدن آن به اثری کلاسیک هستند. 🌈🌈🌈🌈🌈 « شلیک اخطار» بدون مبالغه دارای کهکشانی از نام‌های برجسته از نسل‌های مختلف بازیگری است. از لیلیان گیش گرفته تا جوآن کالینز در نقش همسر جدا شده جانسن. همانطور که فیلم جلو می رود ، این افراد با برخی صحنه های به یاد ماندنی واردفیلم شده و خارج می شوند. جانسن که فیلم را به دوش می‌کشد، به خوبی از عهده این نقش برمی‌آید. باید بگویم که فیلم در همه صحنه ها تعلیقش را حفظ نمی کند زیرا شرور واقعی با اولین حضورش مشخص می شود. با این حال فیلم در گروه فیلم های خوب قرار می گیرد. 🌈🌈🌈🌈🌈🌈فیلم ترکیبی از واقعیت و پارانویای موضعی است. اغلب، آدم ها در مواجهه با بحران ها، مجبورند برای نجات خودشان به ارزش‌های اصلی خود بازگردند. چون شخصی را ندارند که به آنها کمک کند یا به کسی اعتماد نمی کنند ، مجبورند خودشان تصمیم بگیرندو به تنهایی پیش بروند. شخصیت تام والنس دقیقاً این کار را انجام می دهد. با این حال، در نقطه ای، فارغ از اینکه چه اتفاقی افتاده به او گفته می‌شود که ، حرفه‌اش تمام شده است. شما می توانید درد این واقعیت را در چهره دیوید جانسن مشاهده کنید. او آسیب هایی را که در پایان فیلم به او وارد شده است بررسی می کند. او سلاحش را روی کاپوت ماشین پلیس می‌اندازد (اینجا عشق به اسلحه نیست - این فقط یک ابزار زشت است که دردست اوست) به نظر می‌رسد که از ناامیدی و خستگی تقریباً آماده گریه کردن است. تام والنس مانند نقش های جو لیلند- فرانک سیناترا و ریچارد ویدمارک درنقش مادیگان درفیلم دان سیگل باید تا حد امکان از حرفه پلیسی اش دور شود.🌈🌈🌈🌈🌈🌈